جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی سلب: (تعداد کل: 1)
بی سلب
[سَ لَ] (ص مرکب) (از: بی + سلب) بی جامه. بی پوشش :
بی صورت مبارک تو دنیا
مجهول بود و بی سلب و زیور.ناصرخسرو.
و رجوع به سلب شود.
بی صورت مبارک تو دنیا
مجهول بود و بی سلب و زیور.ناصرخسرو.
و رجوع به سلب شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.